تنها یک صدا می ماند و آن صدای حق هست یا حق

این سایت در مورد 14 معصوم و مسائل دینی ودر مورد دشمنی های پشت پرده وگروه های مخفی مثل فراماسونی و بیلدربرگ- شیطان و مطالب جالب و دانلود سخنرانی

تنها یک صدا می ماند و آن صدای حق هست یا حق

این سایت در مورد 14 معصوم و مسائل دینی ودر مورد دشمنی های پشت پرده وگروه های مخفی مثل فراماسونی و بیلدربرگ- شیطان و مطالب جالب و دانلود سخنرانی

فراماسونری و سیاست

 فراماسونری و سیاست



فراماسونری به عنوان تشکیلاتی منسجم ، مرموز و در هم پیوسته با مراکز جهانی قدرت سیاسی پدیده‌ای است که از قرن هجدهم به بعد و از پیوند با رویکرد استعماری تمدن غرب و مراحل تاریخی شکل گیری آن به وجود آمده  است .


فراماسونری

فراماسونری به عنوان تشکیلاتی منسجم ، مرموز و در هم پیوسته با مراکز جهانی قدرت سیاسی پدیده‌ای است که از قرن هجدهم به بعد و از پیوند با رویکرد استعماری تمدن غرب و مراحل تاریخی شکل گیری آن به وجود آمده  است .این تشکیلات درسازگاری با نقش تاریخی ویژه‌ای که در لوای  شعار برادری ،برابری ،آزادی، ونوع دوستی ودر مراحل بعدی ؛ایجاد حکومت واحد جهانی ؛ایفاگر آن بود ،گام به گام با نفوذ استعماری دول غربی در عالم توسعه یافته  و به سازمان جهانی بدل شده است.

 جنبش  فرماسونری با اتکا به ایدئولوژی خاص خود همچون ادیان التقاطی مانند مانویت ومذاهب التقاطی مثل بهائیت به هر سرزمین و کشوری وارد می شد اشتراک های خود با آن سرزمین را پیدا نموده و آن جنبه ها را بارزتر می کرد . این تغییر وضع و ظاهر یکی از مهمترین ویژگی های ذاتی ایدئولوژی ها ، ادیان و مذاهب التقاطی است. فراماسونری نیز به عنوان ایدئولوژی التقاطی از چنین تغییراتی به دور نیست .

فراماسونری به عنوان تشکیلاتی منسجم ، مرموز و در هم پیوسته با مراکز جهانی قدرت سیاسی پدیده‌ای است که از قرن هجدهم به بعد و از پیوند با رویکرد استعماری تمدن غرب و مراحل تاریخی شکل گیری آن به وجود آمده  است .


فراماسونری

فراماسونری به عنوان تشکیلاتی منسجم ، مرموز و در هم پیوسته با مراکز جهانی قدرت سیاسی پدیده‌ای است که از قرن هجدهم به بعد و از پیوند با رویکرد استعماری تمدن غرب و مراحل تاریخی شکل گیری آن به وجود آمده  است .این تشکیلات درسازگاری با نقش تاریخی ویژه‌ای که در لوای  شعار برادری ،برابری ،آزادی، ونوع دوستی ودر مراحل بعدی ؛ایجاد حکومت واحد جهانی ؛ایفاگر آن بود ،گام به گام با نفوذ استعماری دول غربی در عالم توسعه یافته  و به سازمان جهانی بدل شده است.

 جنبش  فرماسونری با اتکا به ایدئولوژی خاص خود همچون ادیان التقاطی مانند مانویت ومذاهب التقاطی مثل بهائیت به هر سرزمین و کشوری وارد می شد اشتراک های خود با آن سرزمین را پیدا نموده و آن جنبه ها را بارزتر می کرد . این تغییر وضع و ظاهر یکی از مهمترین ویژگی های ذاتی ایدئولوژی ها ، ادیان و مذاهب التقاطی است. فراماسونری نیز به عنوان ایدئولوژی التقاطی از چنین تغییراتی به دور نیست .

 ایران از جمله کشورهایی است که موج تجدد گرایی وبه دنبال ان تشکیل سازمان های فراماسونری دیرتر به آن راه یافت . علل داخلی دیر راه یافتگی جنبش ماسونی را باید در بافت سنتی وساختارهای اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی ایران جستجو نمود علل خارجی آن را بایستی به شکل و شیوه دخالت بیگانگان نسبت داد  . آشنایی و آگاهی روشنفکران  وتحصیل کردگان ایرانی با اندیشه فراماسونری در سطحی گسترده وفراگیر با تشکیل انجمن شبه ماسونی میرزا ملکم خان بنام فراموشخانه و به دنبال آن مجمع آدمیت عباسقلی خان آدمیت کامل شد .

  واژه شناسی:                                                                                                                            

سازمان اجتماعی نسبتا پنهانی که دراین مقاله مورد بررسی قرار گرفته در معروفترین شناسه خود در ایران «فراماسونری » خوانده شد.در دوران اولیه پیدایش این سازمان در ایران به آن فرانمانری هم گفته می‌شودکه به اصل واژه فرانسوی franc-macon نزدیکتر است .همچنین در نوشته های ایرانی متقدمی که حاوی نخستین اشاره ها به این سازمان است به واژه های: «فریمیشن »،«فرامین» و« فارمیشن» هم  بر می خوریم.      

اعضای سازمان فراماسونری را «فراماسون» یا در اختصار «ماسون» می ‌‌نامند کلمه«فراماسون»کلمه‌ای است با ریشه فرانسوی که املای آن پیش از این ذکر شد.از تلفظ انگلیسی این واژه هم freemason است.این عبارت معنای لفظی «بنای آزاد»دارد.

 این همه عناوین غیر فارسی این سازمان است و در لفظ فارسی آن را «فراموشخانه» نامیده اند. واژه فراموشخانه بیشتر در دوران آغازین آشنایی ایرانیان با سازمان فراماسونری مورد استفاده داشته واز زمان استقرار فرانماسونری ویا فراماسونری در شناساندن هویت سازمان ولفظ«لژ» در تعریف محل اجتماع اعضای سازمان  ویا در ایجاد تمایز میان یک سازمان مجزا از فراماسونری با واحد مشابه دیگر به کار رفته است.

اعضای سازمان فراماسونری را «فراماسون» یا در اختصار «ماسون» می ‌‌نامند کلمه«فراماسون»کلمه‌ای است با ریشه فرانسوی که املای آن پیش از این ذکر شد.از تلفظ انگلیسی این واژه هم freemason است.این عبارت معنای لفظی «بنای آزاد»دارد.

فراماسونری

زمینه های شکل گیری:

فراماسونری یک سازمان مخفی بسیار تشکیلاتی بود که در قرون وسطی و اوایل دوران جدید به صورت یک سازمان بزرگ صنفی مربوط به بناها از حقوق و امتیازات آنها دفاع می کرد و بعد از مرحله دوم تاریخ خویش تبدیل به یک سازمان اومانیستی و سیاسی روشنفکرانه شد .اواخر قرون وسطی و اوایل رنسانس طلیعه از هم گسیختگی های سیاسی اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی در اروپا پدیدار شد و خبر از انفجار قریب الوقوعی در آینده می داد.

این انفجار در واقع اختلافی بین بورژواها و اشراف بروز کرد و زمینه اعتراض شدیدی را در پی داشت این اعتراض در واقع برای سهیم شدن در قدرت بود .برخی از دولت‌های اروپایی نظیر انگلستان برای آنکه فضای باز سیاسی و آزادی نسبی ای را‌ بوجود آورند،مشهورترین این گروهها یعنی بناها و معماران را سهم بیشتری از آزادی نصیب آنها کردند بر اساس این آزادی نسبی ،پایه های سازمان بناهای آزاد(فراماسونری) که یک تشکیلات صنفی سیاسی خاص بود،ریخته شد.

آنچه در این مقاله مورد نظر ماست ،مربوط به زمانی است که گروه های دیگری از بورژوایان از قبیل سرمایه داران،تجار،افسران سطح پایین و متوسط،یهودیان و روشنفکرانی مثل نویسندگان،هنرمندان و سیاستداران وارد این سازمان شدند.از آن به بعد،سازمان فراماسونری،یک تشکیلات صنفی و مرکز بناهای آزاد نبود ،بلکه محلی برای بحثهای عقیدتی،سیاسی و هنری و ادبی و اجتماعی شده بود.

ویژگی های ایدئولوژی فراماسونری:

از ویژگی های ایدئولوژیک این سازمان روشنفکرانه اومانیستی می توانیم موارد زیر را ذکر کنیم:

1-رفرمیسم:رفرمیسم یا معتقد بودن به اصلاحات گام به گام،قائل بودن به اصلاحات تدریجی و عدم اعتقاد به اصلاحات ریشه‌ای وبنیادی،از خصوصیات اشخاص و گروههایی است که تنها در صدد نگاه داشتن موقعیت و حیثیت خود و یا طبقه خود می باشند و هرگونه دگرگونی بنیادی را به منزله نفی همه دستاوردهای خویش می شمرند. فراماسون ها نیز از آنجا که مجموعه‌ای متشکل از سرمایه داران و تجار و روشنفکران تازه به دوران رسیده مقام طلب بود،هرگز نمی توانست با از بیخ و بن برکندن نظامی موافقت کنند که آنها را در آن موقعیت پرورانده بود.

 دین در تصور فراماسونری پدیده‌ای است که کاملاً شخصی که‌می‌بایدآن را به دور از هر نوع تعصب و پای بندی پذیرفت و هر چیز که بیش از این نوع باشد با عقاید ماسونی در تضاد است.

2-تساهل و تسامح: از مشخصه های مهم فراماسونری تساهل و تسامح است.بنابراین نظر ،انسان باید در اعتقاداتش،آسان‌گیر و اهل مسامه باشد و از «تعصب» دوری گزیند .لذا تساهل و تسامح در مقابل «تعصب»به معنی سختگیری در عقیده و به ریشه های اعتقادی پای بند بودن،قرار می‌گیرد .

3-دئیسم :دئیسم یا لا مذهبی،ظاهراً اعتقاد به خداوند منهای باور داشتن به پیغمبران و کتب آسمانی و معاد است .این اعتقاد صوری فراماسونری برای تعمیق دینداران ساده لوحی بود که هنوز در اروپا باقی مانده بودند،شاید بتوان حیله اشتراک در لفظ «خدا» همکاری و اتحاد آنها را در برابر گروههای انقلابی چپ جلب کرد و سپس روح دینی و تعهد ایمان شان را سلب نمود.

4-برابری :برابری اومانیستی را هرگز نباید با مفهوم قسط و عدل دینی یکی دانست ،آن هم برابری از دیدگاه فراماسونری را! چه،برابری در این بینش عبارت است از قائل شدن «حقوق طبیعی» برای همه افراد .زیرا از آنجا که تمام انسانها فرد به فرد اصالت دارند لذا از «حق انتخاب آزاد و مساوی» برخور دارند،هیچ کس حق ندارد دیگری را بر انجام کاری مجبور نماید،یا به بیانی دیگر حق انتخاب آزادش را از او سلب نماید .

فراماسونری

5-برادری :بنابراین اصل همه انسانها صرف نظر از همه ویژگی‌های اعتقادی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادیشان و هرگونه خصوصیت دیگری برادرند چرا که همه اصالت دارند و همگی خدا هستند.برادری فراماسونری حیله‌ای است تاکتیکی که  می کوشد تا میان گرگ و میش ،معاویه وعلی ،ابو جهل و پیامبر (ص)، برادری ایجاد نماید در حالی که تفکر دینی اساس برادری را در ایمان می‌داند.

6-ژودائیسم(یهودیگری):غرض از یهودیگری،ستایش و پیروی از اصول فرهنگ یهودی و ترویج یهودپرستی است. این امر به دلیل آن است که یهودیان از همان اوان تاُسیس فراماسونری به درون آن رخنه کردند و در اندک مدتی رهبری آن را در سراسر جهان به دست گرفتند.

7-صهیونیسم:بعدها که ایدئولوژی ارتجاعی و فاشیستی صهیونیسم ایجاد گردید که در پی تحقق بخشیدن برتری قوم یهود بر تمام جهان است،صهیونیسم،ایدئولوژی حاکم بر تمام لژهای فراماسونری جهان شد و لذا صهیونیسم بین المللی با فراماسونری بین المللی یکی گردید و از آن به منزله بازوی سیاسی و فرهنگی استفاده نمود.

8-نهان روش:شیوه دیگری‌که فراماسونرها از یهود گرفته اند در نهان روش است.یعنی برای پیشبرد مقاصد هیچ گاه موضع صریح نمی‌گیرند و آشکارا عمل نمی کنند. نهان روش را می توان در فرهنگ اسلامی به «نفاق» تعبیر کرد و فراماسون ها را یکی از مصادیق بارز «منافقین» دانست .آنها حتی در میان خودشان نیز نهان روشانه رفتار می کنند و با زدن ماسک بر صورت ،هویت خود را از افراد جدید مخفی می دارند.

گردانندگان لژهای فراماسونری همواره بر این نکته پا می‌فشارند که آئین ماسونی تنها با «فضیلت سر و کار دارد و به نشر علم و ادب و هنر می‌پردازد و در راه حق و عدالت می‌کوشد» اینان خود را از هر نوع جهت گیری سیاسی و یا فعالیت در این زمینه یکسره مبرا می‌دانند و مدام فراماسونری را مرامی کاملاً غیر سیاسی اعلام می‌کنند

فراماسونری و دین :

در مرام فراماسونری نوعی تساهل و تسامح نسبت به همه ادیان و مکاتب موجود در جهان وجود دارد و آنچه برای آن مهم است همانا «ایمان به وجود خداوند آفریدگار و مهندس اعظم جهان» است و نه شکل و نوع دین یا مکتب .اما در صحنه اجتماع فراماسونری به شدت بر علمانیت یا سکولاریسم تاکید دارد و هر نوع دخالت دین در صحنه اجتماع را مردود می‌شمارد .ماسونها نه تنها دخالت دین در سیاست را به شدت نفی می‌کنند بلکه با قبول دین به عنوان یک نهاد اجتماعی که فی نفسه بتواند پاسخگوی برخی از نیازهای جامعه باشد نیز مخالف هستند دین در تصور فراماسونری پدیده‌ای است که کاملاً شخصی که‌می‌بایدآن را به دور از هر نوع تعصب و پای بندی پذیرفت و هر چیز که بیش از این نوع باشد با عقاید ماسونی در تضاد است.تضاد خط فراماسونری با دیانت تضادی بنیادی و اساسی بود،چرا که فراماسونها به دلیل تفکر اومانیستی‌شان نفس اماره را خدا کردند و هر چه را که «خدایی» بود،«انسانی» نمودند. این تضاد «اصولی» بوده و در همه فروع امتداد پیدا می‌کند .لذا پاپ کلمان دوازدهم طی فتوای معروفی فراماسونری را تفکیر نمود و کاتولیک ها را از عضویت در این سازمان ضد دینی بر حذر داشت .

اما فراماسونری پس از مدتی درگیری با گروههای مخالف ،تصمیم گرفت به جای مخالفت با دین به تعریف و تمجید از آن بپردازد ولی با تفسیر اومانیستی‌ای که از دین به عمل می‌آورد ظاهرش را حفظ و باطنش را از معنی تهی کند .به همین دلیل بسیاری از فراماسونها ،تفسیر فراوانی بر انجیل نوشتند و در آن مسیحیت را یک دین اومانیستی و مسیح را یک اومانیست بزرگ معرفی نمودند چرا که مسیح بشری بود که به اعتقاد مسیحیت موجود خدا شده بود.

فراماسونری

فراماسونری و سیاست:

گردانندگان لژهای فراماسونری همواره بر این نکته پا می‌فشارند که آئین ماسونی تنها با «فضیلت سر و کار دارد و به نشر علم و ادب و هنر می‌پردازد و در راه حق و عدالت می‌کوشد» اینان خود را از هر نوع جهت گیری سیاسی و یا فعالیت در این زمینه یکسره مبرا می‌دانند و مدام فراماسونری را مرامی کاملاً غیر سیاسی اعلام می‌کنند.این موضعگیری در نخستین اصول قانون اساسی فراماسونری نیز قابل مشاهده است .

در ماده چهارم این قانون می‌خوانیم:«طریقه فراماسونری ایده آلی همه قانون ها و آئین ها و مقامات حاکم موجوده را محترم می‌شمارد و از آلوده شدن به کشاکش های سیاسی و حزبی اجتناب می‌ورزد و همیشه به نفع کشورهایی که در آن اقامت دارد می‌کوشد»

علیرغم ادعایی که ذکر آن وقت کمی تعمق در نحوه شکل‌گیری لژهای فراماسونری در کشورهای مادر و همچنین عملکرد این لژها در کشورهای پیرامونی آشکار می‌سازد که لژهای فراماسونری نه تنها از سیاست دور نیستند بلکه کاملاً براساس دستیابی به اهداف سیاسی عمل می‌کنند.

با شروع دوره استعمار نو فراماسونری به ابزاری برای حفظ سلطه غیر مستقیم متروپل استعماری بر مستعمرات کوچک و بزرگ درآمد.از این پس لژهای فراماسونری دیگر محلی برای آموزش آداب تفکر جدید نبودند بلکه به تشکل‌هایی برای قبضه کردن قدرت در دست گروهی از نخبگان اجتماعی بدل شدند که می‌توانستند در نهایت اقتدار سیاسی کشورهای خود را به نفع قدرتهای استعمار گر به دست گیرند.

 

ادامه دارد...

منابع:  

1- خاتمی- محمد،فراماسونری،چاپ دوم :کتاب صبح ، 1376

2- واحد مطالعات و تحقیقات تاریخی،سیر تفکر جدید در جهان و ایران – تهران:هلال ، 1382

3- مرکز اسناد انقلاب اسلامی،فراماسونر‌ها،روتارین‌ها و لاینزهای ایران – تهران : مرکز اسناد انقلاب اسلامی،1377

4- مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی،اسناد فراماسونری در ایران ،جلد اول ،تهران : -مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی،1380

5- مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی،اسناد

فراماسونری در ایران ،جلد دوم،تهران : -مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی،1380

6- شاه آبادی،حمید رضا،تاریخ آغازین فراماسونری در ایران ،جلد اول تهران :حوزه نصیری، 1378

7- شاه آبادی،حمید رضا،تاریخ آغازین فراماسونری در ایران ،جلد دوم تهران :حوزه نصیری،1380

8- شهبازی،عبدالله،زرسالاران یهودی و پارسی استعمار بریتانیا در ایران ،جلد چهارم ،چاپ دوم تهران : مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی،1383

9- شهبازی،عبدالله،زرسالاران یهودی و پارسی استعمار بریتانیا در ایران ،جلد پنجم،تهران : مؤسسه مطالعات وپژوهش‌های سیاسی،1383

10- مؤسسه فرهنگی قدر ولایت،نقش روشنفکران وابسته(1) میرزا ملکم خان،چاپ چهارم ،تهران مؤسسه فرهنگی قدر ولایت،1379


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد