تنها یک صدا می ماند و آن صدای حق هست یا حق

این سایت در مورد 14 معصوم و مسائل دینی ودر مورد دشمنی های پشت پرده وگروه های مخفی مثل فراماسونی و بیلدربرگ- شیطان و مطالب جالب و دانلود سخنرانی

تنها یک صدا می ماند و آن صدای حق هست یا حق

این سایت در مورد 14 معصوم و مسائل دینی ودر مورد دشمنی های پشت پرده وگروه های مخفی مثل فراماسونی و بیلدربرگ- شیطان و مطالب جالب و دانلود سخنرانی

انواع انگشتر و خاصیت آنها

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام


انواع انگشتر و خاصیت آنها


حتما شده که در مورد انواع انگشتر ها یمختلف چیزهایی شنیده باشید و یا دارای انگشتری برای خود باشید و یا کسی انگشتری برای شما اورده باشد آیا در مورد آنها تحقیقی کرده اید و اطلاعاتی ذارید اگه نه این مطلبو از دست ندهید .

گوهر ها

 از عهد باستان به دلیل اعتقاد مردم آن دوران به خواص ویژه خرافاتى و شاید ماوراءالطبیعه این اجسام همواره مورد توجه بوده اند . انسان عهد باستان باور داشت این جسم زیبا ویا هنر خلاقه طبیعت در درون خود خواصى پنهانى دارد که انسانها را به سمت خود مى کشد . همین کشش باعث شد بسیارى از ادیان باستانى به دنیاى اوهام و غیر واقعى روى آورند. این ادیان گوهرها را در راه منافع دینى خود مورد استفاده قرار مى دادند. هنوز هم وقتى انسانى در مقابل یک گوهر و یا بلور زیبا و خوشرنگ و شفاف قرار مى گیرد حیران از این است که چه نیرویى این سنگ را به این اندازه زیبا آفریده است . یک بلور زیبا درون خود عناصرى دارد که بر زیبایى آن مى افزاید.
در حقیقت عنصر اصلى که باعث این پدیده ها مى شود ، همان نور است که زندگى بدون آن ممکن نیست . از آنجا که نور زیبایى را به گوهر یا کانى مى دهد، زیاد دور از شگفتى نخواهد بود که انسانهاى دوران گذشته نور را پرستش مى کردند و لذا پیدایش برخى خرافات در مورد گوهرها نیز سرچشمه اى از نور دارد . به جرأت مى توان گفت بیشتر افرادى که با خود گوهر حمل مى کنند ، بدون آگاهى از این مطلب از این تصور انسانى پیروى مى کنند ، چون براى آنها خواص نورى و خرافاتى نسبت به ارزش مادى گوهر ، اهمیت بیشترى دارد. حتى به تازگى در اروپا و آمریکا کتابهاى بى شمارى چاپ شده که پر از پدیده هاى خرافاتى گوهرها و سنگهاست در حالى که علم ارزشى براى این مطالب قائل نیست .
(فرهنگ گوهرشناسى ، دیباچه)
گوهر واژه اى فارسى برابر با جوهر و جواهر است که به سنگهاى گرانبها یا قیمتى یا احجار کریمه اطلاق مى شود و به نامهاى سنگ هاى زینتى، تزئینى ، آذینى ، پیرایه اى و احجام نفیسه هم آمده است .
بعضى از نگین ها را اثر و خاصیتى است که نمى توان آن را انکار نمود، چنانکه فردى را نزد حاکمى به سبب جرمى مى بردند حضرت صادق (علیه السلام) فرمود که انگشترى عقیق به او برسانند، انگشترى به او رساندند و مکروهى به او نرسید . یا شخصى را از برابر حضرت امام محمد باقر (ع) گذرانیدند تازیانه بسیار بر او زده بودند . حضرت فرمود: انگشتر عقیق او کجاست، اگر با او مى بود تازیانه نمى خورد . یا آنکه کسى نزد حضرت خاتم (ص) آمد و شکوه نمود که دزد در راه اموال مرا ربود، حضرت فرمود: چرا انگشتر عقیق در دست نداشتى که آن از هر بدى آدمى را نگاه مى دارد .
سنگهاى با ارزش فراوانند و در بین این هزارها سنگ گران قیمت پیامبران و ائمه اطهار (ع) تنها بر چند سنگ صحه گذاشته اند اما نه به خاطر آنکه اثرى جادویى دارند، بلکه آن نگین هرچه باشد برگزیده شده و براى دارنده آن اثراتى از جمله فتح مهمات و دفع بلیات و غیره دارد و اثرات آنها ذاتى نیست و از جانب خداى تعالى است . پس اگر کسى اثر آنچه را که همراه خود مى دارد ، ذاتى و مستقل بداند به خداى یگانه شرک ورزیده است . ضمن آنکه استفاده بعضى از انگشترها مثل طلا براى مردان و انگشتر آهنى و مسى و نگین راه راه بر زنان و مردان را ممنوع کرده اند .
در تفسیر قمى جلد دوم از امام صادق (ع) روایت شده است: همه ملک سلیمان را خداوند در انگشتر او قرار داده بود، هرگاه سلیمان آن در دست مى گذاشت تمامى جن و انس و شیاطین و همه پرندگان و وحوش به نزد وى حاضر گشته و از او اطاعت مى کردند . باد مأمور حمل تخت او بود و همه شیاطین و انسانها و پرندگان و چهار پایانى که تحت اوامرش بودند همگى آنها را جابه جا مى نمود.

سلیمان به هنگام رفتن به بیت الخلا، انگشترش را در اختیار برخى از خدمتکارانش قرار مى داد. روزى شیطان آمد و خادم او را گول زد و. . . .



بسم الله الرحمن الرحیم

سلام


انواع انگشتر و خاصیت آنها

گوهرها

 از عهد باستان به دلیل اعتقاد مردم آن دوران به خواص ویژه خرافاتى و شاید ماوراءالطبیعه این اجسام همواره مورد توجه بوده اند . انسان عهد باستان باور داشت این جسم زیبا ویا هنر خلاقه طبیعت در درون خود خواصى پنهانى دارد که انسانها را به سمت خود مى کشد . همین کشش باعث شد بسیارى از ادیان باستانى به دنیاى اوهام و غیر واقعى روى آورند. این ادیان گوهرها را در راه منافع دینى خود مورد استفاده قرار مى دادند. هنوز هم وقتى انسانى در مقابل یک گوهر و یا بلور زیبا و خوشرنگ و شفاف قرار مى گیرد حیران از این است که چه نیرویى این سنگ را به این اندازه زیبا آفریده است . یک بلور زیبا درون خود عناصرى دارد که بر زیبایى آن مى افزاید.
در حقیقت عنصر اصلى که باعث این پدیده ها مى شود ، همان نور است که زندگى بدون آن ممکن نیست . از آنجا که نور زیبایى را به گوهر یا کانى مى دهد، زیاد دور از شگفتى نخواهد بود که انسانهاى دوران گذشته نور را پرستش مى کردند و لذا پیدایش برخى خرافات در مورد گوهرها نیز سرچشمه اى از نور دارد . به جرأت مى توان گفت بیشتر افرادى که با خود گوهر حمل مى کنند ، بدون آگاهى از این مطلب از این تصور انسانى پیروى مى کنند ، چون براى آنها خواص نورى و خرافاتى نسبت به ارزش مادى گوهر ، اهمیت بیشترى دارد. حتى به تازگى در اروپا و آمریکا کتابهاى بى شمارى چاپ شده که پر از پدیده هاى خرافاتى گوهرها و سنگهاست در حالى که علم ارزشى براى این مطالب قائل نیست .
(فرهنگ گوهرشناسى ، دیباچه)
گوهر واژه اى فارسى برابر با جوهر و جواهر است که به سنگهاى گرانبها یا قیمتى یا احجار کریمه اطلاق مى شود و به نامهاى سنگ هاى زینتى، تزئینى ، آذینى ، پیرایه اى و احجام نفیسه هم آمده است .
بعضى از نگین ها را اثر و خاصیتى است که نمى توان آن را انکار نمود، چنانکه فردى را نزد حاکمى به سبب جرمى مى بردند حضرت صادق (علیه السلام) فرمود که انگشترى عقیق به او برسانند، انگشترى به او رساندند و مکروهى به او نرسید . یا شخصى را از برابر حضرت امام محمد باقر (ع) گذرانیدند تازیانه بسیار بر او زده بودند . حضرت فرمود: انگشتر عقیق او کجاست، اگر با او مى بود تازیانه نمى خورد . یا آنکه کسى نزد حضرت خاتم (ص) آمد و شکوه نمود که دزد در راه اموال مرا ربود، حضرت فرمود: چرا انگشتر عقیق در دست نداشتى که آن از هر بدى آدمى را نگاه مى دارد .
سنگهاى با ارزش فراوانند و در بین این هزارها سنگ گران قیمت پیامبران و ائمه اطهار (ع) تنها بر چند سنگ صحه گذاشته اند اما نه به خاطر آنکه اثرى جادویى دارند، بلکه آن نگین هرچه باشد برگزیده شده و براى دارنده آن اثراتى از جمله فتح مهمات و دفع بلیات و غیره دارد و اثرات آنها ذاتى نیست و از جانب خداى تعالى است . پس اگر کسى اثر آنچه را که همراه خود مى دارد ، ذاتى و مستقل بداند به خداى یگانه شرک ورزیده است . ضمن آنکه استفاده بعضى از انگشترها مثل طلا براى مردان و انگشتر آهنى و مسى و نگین راه راه بر زنان و مردان را ممنوع کرده اند .
در تفسیر قمى جلد دوم از امام صادق (ع) روایت شده است: همه ملک سلیمان را خداوند در انگشتر او قرار داده بود، هرگاه سلیمان آن در دست مى گذاشت تمامى جن و انس و شیاطین و همه پرندگان و وحوش به نزد وى حاضر گشته و از او اطاعت مى کردند . باد مأمور حمل تخت او بود و همه شیاطین و انسانها و پرندگان و چهار پایانى که تحت اوامرش بودند همگى آنها را جابه جا مى نمود.
سلیمان به هنگام رفتن به بیت الخلا، انگشترش را در اختیار برخى از خدمتکارانش قرار مى داد. روزى شیطان آمد و خادم او را گول زد و انگشتر را از او ستاند و آن را در دست نهاد ، نتیجه آن شد که تمام شیاطین و جن و انس و پرندگان و وحوش مسخر او گشتند و آن حضرت در جست و جوى انگشتر شد ولى آن را نیافت .
سرانجام شیطان ترسید که مردم متوجه حیله او شوند آن را به دریا انداخت . خداى - عزوجل - ماهى را مأمور به بلعیدن آن انگشتر نمود ، بنى اسرائیل چهل روز در جست و جوى حضرت سلیمان بودند و از آن طرف سلیمان در ساحل دریا به دنبال انگشتر بود و با گریه و زارى به سوى خداى تبارک و تعالى استغفار مى نمود و از این اتفاق به جانب خدا توبه مى کرد . پس از چهل روز به صیادى رسید که ماهى صید مى کرد ، حضرت سلیمان به او کمک نمود . آن صیاد پس از صید ، یک ماهى به سلیمان داد ، او شکم ماهى را شکافت انگشتر خود را در آن دید و انگشتر را به دست کرد و شیاطین و جن و انس و پرندگان و وحوش در برابرش خضوع کردند و پادشاهى او به همان حالت اول بازگشت و حضرت ، آن شیطان (که انگشتر را ربوده بود) به همراه لشگرى که همراه او بودند به وسیله اسماء الهى حبس نمود و عده اى را در دل دریا و بعضى را در میان سنگ و صخره ها زندانى نمود و آن شیاطین تا روز قیامت زندانى و معذب هستند .
از قدیم الایام به فوائد سنگها و جواهرات و نیز به خواص مغناطیسى و درمانى آنها توجه داشته و در طب سنتى از آن بهره مى جستند.
گاهى شنیده مى شود فلانى با داشتن یک انگشتر خیر و برکات فراوانى یافته و کارها مطابق میل او پیش مى رود و دیگرى انگشترى دارد ولى هیچ کاربردى برایش ندارد. این به جهت آن است که باید در انتخاب نوع نگین دقت لازم به عمل آید و نگینى انتخاب شود که با طبع و مزاج شخص موافق باشد و براى انتخاب جواهر موافق با مزاج و طبع هر شخس دو راه وجود دارد:
راه اول: توجه به روز تولد است . مثلاً اگر شخصى روز پنجشنبه تولد یافته، روز پنجشنبه به ستاره مشترى تعلق دارد، براى او سنگهایى که متعلق به مشترى و موافق با آن است تجویز مى شود .
راه دوم: به ماه و برج تولد فرد توجه مى شود . سنگهاى موافق طبق ماه تولد اشخاص به عبارت زیر است:
آداب انگشترى در روایات اسلامى:
نگین عقیق
الف) ایمنى دهنده در سفرها بوده و آدمى را از بدى ها حفظ مى کند(۱)
ب) با خیر و نیکى روبه رو مى کند(۲)
ج) غم و غصه را رفع مى کند(۳)
ه) فقر را از بین مى برد(۵) و باعث گشایش رزق مى شود(۶)
و) کارها را به نیکى و خوبى تمام مى کند(۷)
ز) موجب اجابت دعا(۸) و برآورده شدن هر حاجتى مى شود(۹)
ح) موجب برکت و باعث ایمنى از بلا مى شود(۱۰)
ط) ایمنى از پادشاه ظالم(۱۱)
ى) همراه داشتن آن به هنگام نماز معادل هزار رکعت است(۱۲)
حضرت محمد (صلى الله علیه و آله) فرمودند: (یا على) همانا عقیق اولین کوهى است که به ربوبیت خداى متعال و نبوت من و وصى بودن تو و امامت فرزندانت و اختصاص داشتن بهشت به پیروان تو و اختصاص آتش به دشمنان تو شهادت داده است.
انگشتر شرف شمس
شرف شمس در نوزده درجه حمل است و این حروف عالیات که هفت و سیزده اند، به همین اسم شریف شرف شمس شهرت دارد، برنگین انگشترى نقش کنند که صورت صحیح آن این است:

و اگر به این اشکال دیده شود صحیح نیست و صورت صحیح آن همان است که ذکر شد.
همگى آن را اسم اعظم دانسته اند و خاتم آن را که اولین کلمه است، خاتم سلیمانى گفته اندو آن را به عوالم خمسه که حضرت خمس در اصطلاح عارفان است تفسیر کرده اند و در صفحه ۹۲ و ۹۳ و ۲۲۲ و ۲۲۳ حظ و لذ در تأثیر از جعفر خابیه امام صادق از امیرالمؤمنین علیهاالسلام امورى را برشمارد و انتساب آنها را به تورات و انجیل و قرآن ذکر کرده است و نیز بونى در کتاب شمس معارف کبرى جلد اول اوفاقى بسیار در خواص آن آورده است که «ضحکه للمغفل و عبره للمحصل».
نگین فیروزه
الف) باعث بى نیازى و دورى فقر مى گردد.(۱۳)
ب) جهت ایجاد فرزند مؤثر است. (۱۴)
ج) در استجابت دعا مؤثر است.(۱۵)
د) عامل فتح و پیروزى است. (۱۶)
هـ) دور گرداننده دردها از دیدگان است.(۱۷)
و) موجب گشایش سینه مى گردد.(۱۸)
ز) قوت دل را زیادمى کند. (۱۹)
ح) باعث برآورده شدن حاجات مى شود.(۲۰)
یکى از خادمان امام هادى (علیه السلام) از آن حضرت جهت زیارت على بن موسى الرضا اجازه سفر به سرزمین توس گرفت. حضرت به او فرمودند: انگشترى با نگین عقیق زرد به همراه داشته باش که بر روى آن حک شده باشد «ماشاءالله لاقوه الا بالله استغفرالله» و بر آن سوى نگین «محمد و على» حک کن.
خادم مى گوید: از نزد امام بیرون شدم و انگشترى را طبق دستور امام تهیه کردم و مجدداً براى خداحافظى به حضور امام رفتم. فرمودند: انگشترى دیگر با نگین فیروزه باید همراهت نمایى که در بین توس و نیشابور شیرى با تو روبه رو مى شود و قافله را از راه رفتن بازمى دارد، به سوى آن شیر رفته و انگشتر را نشانش مى دهى، به او بگومولاى من مى گوید از راه کنار برو. بعد اضافه کرد، باید نقش روى انگشتر (الملک لله» و سمت دیگر آن «الملک لله الواحد القهار» باشد که انگشتر حضرت على (علیه السلام) این نقش را داشته است. که آن سپرى در برابر درندگان و عامل پیروزى در جنگهاست.
نگین یاقوت
الف) باعث از بین رفتن فقر مى شود.(۲۱)
ب) دارنده آن نجابت و بزرگى مى یابد.(۲۲)
ج) پریشانى را زایل مى کند.(۲۳)
رسول خدا (صلى الله علیه و آله) خطاب به امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
فرزندم، انگشتر یاقوت و عقیق به دست کن که فرخنده و مبارک است و هرگاه کسى به آنها نگاه کند نور صورتش زیاد مى شود و یک رکعت نماز با آن دو، برابر با هفتاد رکعت نماز بدون آنهاست...
نگین زمرد
الف) سبب آسانى کارهاست.(۲۴)
ب) زایل کننده فقر است. (۲۵)
ج) فقر را به توانگرى مبدل مى کند.(۲۶)
از امام رضا (علیه السلام) درباره نگینى که از سنگ زمرد ساخته مى شود، پرسیدند؟
امام فرمود: اشکالى ندارد اما به هنگام طهارت گرفتن (استنجار) آن را از دست درآورند.
نگین جزع یمانى
حضرت على (ع) فرمود: «انگشتر جزع یمانى در دست کنید که رد نمى کند مگر متمردان شیاطین را»
نگین سنگ زمزم:
حسین بن عبدالله از امام على نقى (ع) سؤال کرد: «آیا خوب است از سنگ ریزه اى که از چاه زمزم بیرون آرند، انگشترى سازند؟
فرمودند: بلى ، اما چون خواهد استنجاء کند، از دست بیرون آورد.»
نگین حدید چینى :
الف ) جهت نیرومندى نیک است . (۲۷)
ب ) باعث دورى اجانین و شیاطین مى شود. (۲۸)
ج ) از شر هر موجودى در امان مى دارد.(۲۹)
د ) اثر چشم بد را از بین مى برد. (۳۰)
ه- ) باعث آسانى وضع حمل مى شود. (۳۱)
البته این انگشتر به هیچ وجه به زنان باردار توصیه نمى شود چون براى جنین خطر دارد.
ژ ) براى اجابت حاجات دشوار نیک است . (۳۲)
ز ) باعث ایمنى از ترس مى شود . (۳۳)
ح ) همراه داشتن آن به هنگام نماز مکروه است (۳۴)
انگشتر در دست راست یا چپ:
از امام کاظم (ع) سؤال شد آیا انگشتر را باید در دست راست کرد؟ فرمودند: هرطور که مى خواهى، دست راست باشد یا چپ.
رسول خدا فرمود: یا على !انگشتر در دست راست کن که این عمل فضیلتى است از سوى خداى - عزوجل - براى آفریدگان مقربش.
ابوالعلاء از امام صادق (ع) در باره انگشتر به دست راست کردن سؤال کرد و گفت: من دیده ام بنى هاشم انگشترهاى خود را در دست راست مى نهند.
حضرت فرمود: پدرم امام محمدباقر (ع) در دست چپ انگشتر مى گذاشت و او (پدرم) افضل بنى هاشم و فقیه ترین آنها بود.
امام حسن عسکرى (ع) در سال دویست و شصت قمرى خطاب به شیعیان فرمودند: تاکنون امر ما این بود که انگشترتان را به دست راست بگذارید. این در حالى بود که ما (اهل بیت) در میان شما حاضر بودیم ولى اکنون امر مى کنیم انگشترى را به دست چپ کنید به جهت آنکه ما از میان شما غائب مى شویم تا زمانى که پروردگار امرما و امر شما را ظاهر کند همانا این بهترین دلیل براى شما در ولایت ما اهل بیت است. همان لحظه شیعیان در حضور امام انگشترهاى خود را از دست بیرون کرده و در دست چپ شان قرار دادند و حضرت به آنان فرمودند: این قضیه را براى شیعیان ما نقل کنید.
رسول اکرم مى فرماید: امتم را از دست کردن انگشتر در انگشت سبابه و وسط نهى مى کنم و در روایتى دیگر این عمل (انگشتر در انگشت سبابه و وسط نمودن) را از افعال قوم لوط دانسته اند.

پى نوشت ها:
(۱ ۸، ، ۱۱ ، ۱۲ ، ۱۳) امام جعفر صادق (ع)
(۲و۳و۵و۷و۱۵و۲۵) رسول خدا (ص)
(۴ ۶، ، ۱۴ ، ۲۳ ، ۲۴ ، ۲۶) امام رضا (ع)
(۹) امام سجاد (ع)
(۱۰ ، ۲۲ ، ۲۷ ) حضرت على (ع)
(۱۶) امام هادى (ع)
( ۱۷ ، ۱۸ ، ۱۹ ، ۲۰ ، ۲۱) امام صادق (ع)
( ۲۸ ) باقرین (ع)
(۲۹ ، ۳۰ ، ۳۱ ، ۳۲ ، ۳۳ ) امام صادق (ع)
( ۳۴ ) حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشریف

منابع و مآخذ : الکافى ، تهذیب الاحکام ، وسایل الشیعه، مکارم الاخلاق ، امامى شیخ طوسى ، عیون اخبار الرضا، حلیه المتقین، هزار و یک نکته.---- منبع -- روشن بینی



احادیث معتبردر فضیلت و خواص انواع انگشتر و عطر


امام صادق (ع): انگشتر عقیق در دست کنید که مبارک است و صاحب آن عاقبتش به خیر و نیکی باشد.

پیامبر (ص) : هر که انگشتر عقیق در دست داشته باشد حاجتش بر آورده می شود.

امام صادق (ع) : انگشتر عقیق باعث ایمنی در سفر است .

امام صادق(ع): هر که انگشتر عقیق در دست داشته باشد پریشان نشود و عاقبت کارش ا لبته نیکو باشد .

پیامبر اکرم (ص): انگشتر عقیق در دست کنید مادامی که آدم آن را با خود داشته باشد اندوهی به او نمی رسد.

امام علی (ع): دو رکعت نماز با انگشتر عقیق بهتر است از هزار رکعت که با آن نباشد .

علی بن موسی رضا (ع): انگشتر یاقوت در دست کنید که پریشانی را برطرف می کند.

امام موسی کاظم(ع): انگشتر زرد در دست کنید که موجب آسانی است و درآن هیچ دشواری نباشد .

امام رضا (ع): انگشتر " زبر جد " در دست داشتن فقر را بتوانگری بدل میکند و هر که انگشتری یاقوت زرد در دست کند فقیر نشود.

پیامبر (ص) : خداوند عالمیان می فرماید که من شرم دارم از دستی که بسوی من بلند شود به دعا و در آن انگشتر فیروزه باشد پس او را نا امید بر گردانم .

امام صادق(ع): هر که انگشتر فیروزه در دست کند دستش فقیر نشود.

امام صادق (ع): بد نمی دانم در دست کردن انگشتر حدید را وقتی که به دیدن کسی رود که از او ترسد از اهل شر برای آنکه شر او ساکن می شود و انگشتر حدید شیاطین را دور می کند و بدرستیکه هر کسی که انگشتر " در " در دست کند با نظر کردن به آن خداوند زیارت یا حج یا عمره در نامه عمل او بنویسد که ثوابش ثواب پیامبران و صالحان باشد .

امام صادق (ع) : حق تعالی زینت و اظهار نعمت را دوست می دارد و ترک رینت و اظهار بد حالی را دشمن . و دوست می دارد که اثر نعمت را در بنده خود بیند به اینکه خود را خوشبو دارد و خانه را نیکو کند.

امام صادق (ع) : نماز کسی که خوشبو باشد بهتر است از هفتاد نماز که بی بوی خوش باشد.

پیامبر اکرم (ص): بوی خوش را ترک نکنید که ملائکه بوی خوش را می بویند و در هر روز جمعه البته ترک مکن و هر چه صرف نمایی در بوی خوش اسراف نیست .

امام صادق (ع): هر که در هر روز بوی خوش بر خود بمالد تا شب عقلش با او باشد .

منقولست که امام علی (ع) چها رانگشتر در دست می کردند . انگشتر یاقوت برای شرافت و زینتش . فیروزه برای نصرت و یاریش . حدید برای قوتش و عقیق برای حرز و دفع دشمنان و بلا ها.


در فضیلت انگشتر بدست کردن و آداب آن

مؤ کد است مردان و زنانرا انگشتر در دست راست کردن .
در بعضى احادیث تجویز فرموده اند که در دست چپ بکنند اما اگر نقش شریفى یا نگین شریفى داشته باشد باید که در قت استنجا بیرون آورد.
در حدیث صحیح از حضرت امام رضا علیه السلام منقولستکه اگر خواهى انگشتر را بدست راست کن و اگر خواهى بدست چپ .
بسند معتبر از حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام منقول است که حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم انگشتر را بدست راست میکردند.
از حضرت امام محمد باقر علیه السلام منقولستکه حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم در دست راست میکردند انگشتر را.
از سلمان فارسى رضى اللّ ه عنه مرویستکه حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم بحضرت امیرالمؤ منین علیه السلام فرمود که یا على انگشتر در دست راست بکن تا از مقربان باشى . عرضکرد که یا رسول اللّه کدامند مقربان فرمود که جبرئیل و میکائیل پرسیدند که چه انگشتر در دست کنم فرمود که عقیق سرخ بدرستیکه آن اقرا کرده است براى خدا بیگانگى و براى من پیغمبرى و براى تو یا على بآنکه وصى منى و براى فرزندان تو بامامت و براى دوستان تو ببهشت و براى شیعیان فرزندان تو بجنت الفردوس .
در حدیث معتبر منقولستکه از حضرت امام موسى علیه السلام سؤ ال کردند که بچه علت حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام انگشتر در دست راست میکردند فرمود زیرا که آنحضرت پیشواى اصحاب یمین استکه در قیامت نامه هایشانرابدست راست میدهند و حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم در دست راست میکردند انگشتر را واین علامتى است براى شیعیان ما که باین علامت ایشانرا مى شناسند و به محافظت کردن در وقت فضلیت نمازهاى پنجگانه و بدادن زکوة و بقسمت کردن مال خود با برادران مؤ من خود و امربنیکى هاکردن و نهى از بدیها کردن .
از حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام منقولستکه حضرت جبرئیل بحضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم گفت هر که انگشتر در دست راست کند و غرضش سنت و متابعت توباشد و ببینم او را که در قیامت متحیر مانده است دستش بگیرم و بتو و بحضرت امیرالمؤ منین برسانم . و از حضرت صادق منقولستکه از سنت پیغمبران است انگشتر در دست راست کردن .
حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام فرمود که هر که انگشترى در دست چپ داشته باشد که نام خدا درآن باشد در وقت استنجا بدر آورد و در دست دیگر کند.
از حضرت صادق علیه السلام منقول استکه حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله و سلّم نهى فرمود از انگشتر کردن در انگشت شهادت و انگشت میان .
از حضرت صادق علیه السلام منقول است که انگشتر را ببند پائین انگشت برسانید.
در روایتى وارد شده است که انگشتر بسر انگشتان کردن عمل قوم لوط است .

در فقه الرضا علیه السلام مذکور است که در وقت انگشتر در دست کردن بگو:
اَلّلهُمَّ سُمْنى بِسیماءِ اْلایمانِ وَاخْتمْ لى بِخَیْرٍ وَاجْعَلْ عاقِبَتى اِلى خَیْرِ اِنّکَ اَنْتَ الْعَزیزُ اْلاَکْرَمُ

و ابن طاوس علیه الرحمه روایتکرده است که ایندعا بخواند
اَلّلهُمَّ سُومِنى بسیماءِ الاِیْمانِ وَ تَوِّجنى بِتاجِ الْکَرامَةِ وَقَلِّدْنى حَبْلَ اْلاِسلا مِ وَلا تَخْلَعْ رِبْقَةَ اْلایم انِ مِنْ عُنُقىِ

پس فرمود که نقش نگین حضرت آدم لااِلهَ اِلا اللّهُ مُحَمَّدٌ رَسوُلُ اللّهِ بود با خود از بهشت آورده بود و حضرت نوح چون بکشتى سوار شد حق تعالى باو وحى فرمود که اى نوح چون از غرق شدن بترسى هزار مرتبه لااِلهَ اِلاّ اللّهُ بگو پس دعا کن تا من تو را و مومنان را از غرق شدن نجات دهم پس چون کشتى براه افتاد باد تندى وزید حضرت نوح از غرق شدن ترسید و او را مجال آن نشد که هزار مرتبه لا اِلهَ اِلاّ اللّهُ بگوید بزبان سریانى گفت هَلُولیا اَلْفا اَلْفا یاماراثَقَن پس طوفان بر طرف شد و کشتى براه افتاد پس حضرت نوح فرمود که سختى که خدا مرا بآن نجات بخشید سزاوار است که همیشه با من باشد پس در انگشتر خود ترجمه آن را بعربى نقش کرده لا اِلهَ اِلاَ اللّهُ اَلْفَ مَرَّةٍ یارَبِّ اَصْلِحَنى

و حضرت ابراهیم علیه السلام را چون در کفه منجنیق گذاشتند که در آتش ‍ اندازند جبرئیل بخشم آمد حق تعالى باو وحى فرمود که چه چیز باعث غضب تو گردیده است گفت پروردگار خلیل تست و هیچکس نیست در این وقت که تو را بیگانگى پرستد بغیر از او دشمن خود ودشمن او را براو مسلط گردانیده پس خداوند عالم باو وحى فرستاد که ساکت باش کسى تعجیل در امور میکند که مثل تو بنده من است هر گاه که خواهم او را میگیرم پس جبرئیل خاطرش مطمئن شد وبجانب ابراهیم ملتفت شد گفت آیا تو را حاجتى و کارى در این وقت هست فرمود بتونه پس حق تعالى انگشترى براى او فرستاد که در آن شش حرف نقش شده بود لا اِلهَ اِلاّ اللّهُ مُحَمَّدٌ رَسوُلُ اللّهِ لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ فَوَّضْتُ اَمْرى اِلَى اللّهِ اَسْنَدْتُ ظَهْرى اِلَى اللّهِ حَسْبى اللّهُ پس خدا وحى نمود که انگشتر را در دست کن که آتش را برتو سرد و سلامت میگردانم .

و نقش نگین حضرت موسى علیه السلام دو حرف بود که از توریة بیرون آورده اِصْبِرْ تُوجَرْ اُصْدُقُ تُنْجَ یعنى صبر کن تا مزد یابى راست بگو تا بجات یابى
و نقش نگین حضرت سلیمان این بود سُبْحانَ مَنْ اَلْجَمَ الْجِّنَّ بِکَلِماتِهِ ونقش نگین حضرت عیسى دو حرف بود که از انجیل بیرون آورده بود طُوبى لِعَبْدٍ ذُکِرَ اللّهُ مِنْ اَجْلِهِ وَ وَیْلٌ لِعَبْدٍ نُسِىَ اللّهُ مِنْ اَجْلِهِ یعنى خوشا حال بنده که یاد کرده شود خدا بسبب او و واى بر بنده که خدا فراموش شود از خاطرها بسبب او .



و نقش نگین حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم این بود لا اِلهَ اِلاّ اللّهُ مُحَمَّدْ رَسوُلُ اللّهِ و نقش نگین امام حسن علیه السلام اءلْعِزَّةُ لِلّهِ بود و نقش نگین حضرت امام حسین اِنَّ اللّهَ بالِغُ اَمْرِهِ و حضرت على بن الحسین علیه السلام انگشتر پدر خود را در دست میکردند و حضرت امام محمد باقر نیز انگشتر امام حسین را در دست میکردند و نقش انگشتر حضرت امام جعفر صادق اَللّهُ وَلّیى وَ عِصْمَتى مِنْ خَلْقِهِ بود و نقش انگشتر حضرت امام موسى علیه السلام حَسْبِىَ اللّهُ بود پس جناب امام رضا علیه السلام دست دراز کردند ونمودند انگشتر پدر خود را که در دست داشتند و در حدیث صحیح از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقولستکه نقش نگین حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم محمد رسول اللّه بود ونقش نگین جناب امیرالمؤ منین صلوات اللّه و سلامه علیه اَللّه الْمَلِکُ بود و نقش نگین امام محمد باقر علیه السلام اَلْعِزَةُ للّهِ بود و در حدیث معتبر دیگر منقولست که از آن حضرت پرسیدند که آیا کراهت دارد که کسى در نگین غیر نام خود وپدر خود چیزى نقش کند حضرت علیه السلام فرمود که نقش انگشترى من اَللّهُ خالِقُ کُلُ شَیْئى است و نقش انگشتر پدرم اَلْعِزَةُ لِلّهِ بوده و نقش انگشتر امام زین العابدین علیه السلام اَلْحَمْدُلِلّهِ الْعَلّى بود و نقش ‍ انگشتر امام حسن و امام حسین علیهماالسلام حَسْبىَ اللّهُ بود و نقش انگشتر امیرالمؤ منین علیه السلام اَللّهُ الْمَلکُ بود.



در روایت معتبر دیگر منقولست که نقش نگین حضرت امام جعفر صادق علیه السلام این کلمات بود اَلّلهُمَّ اَنْتَ ثِقَتى فَقِنى شَرَّ خَلْقِکَ.
در حدیث صحیح از حضرت امام رضا منقولستکه نقش نگین حضرت امام جعفر صادق علیه السلام اَنْتَ ثَقِتى فَاْعِصمْنى مِنَ النّاسِ بود و نقش نگین حضرت امام موسى کاظم علیه السلام حَسْبىَ اللّهُ بود و در زیرش شکل گلى و در بالایش ‍ هلالى نقش کرده بودند.
در حدیث صحیح دیگر منقولستکه نقش نگین حضرت امام رضا ماشاءَ اللّهُ لا قُوَّةِ اِلاّ بِاللّهِ ودر حدیث معتبر دیگر از حضرت امام رضا علیه السلام منقولستکه نقش نگین حضرت امام زین العابدین علیه السلام ابن بود خَزىّ وَشَقىٌ قاتِلُ الْحُسَینِ بْنِ عَلّىٍ.
عبداللّه بن سنان میگوید که حضرت صادق انگشتر حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله وسلّم را بمن نمود نگین سیاهى داشت و در دو سطر نوشته بود مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ.
در حدیث معتبر منقولستکه حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم نهى فرمود از آنکه صورت چیزى از حیوانات بر آن انگشتر نقش کنند و ازحضرت صادق علیه السلام منقولستکه عقل مردانرا در سه چیز امتحان میتوان کرد در درازى ریشش و نقش انگشترش و کنیتش .
در حدیث دیگر فرمود که هر که نقش کند بر انگشترش مَاشاءَاللّهُ لاقُوَةَ اِلاّ بِاللّهِ اسْتَغْفِرُاللّهِ ایمن شود از فقر شدید و از جناب امام رضا علیه السلام منقولستکه نقش نگین حضرت امام محمد باقر چنین بود ظَنّى بِاللّهِ حَسَنٌ و بِالْنَّبّى الْمُوْتَمَنْ وَ بِالْوَصّىِ دى الْمَنَنِ وَبِالْحُسَیْنِ وَالْحَسَنِ در روایت دیگر از حضرت امام محمد باقر علیه السلام مرویستکه انگشتر جناب امیرالمؤ منین صلوات اللّه علیه از نقره بود نقشش نِعْمَ الْقادِرُ اللّهُ بود و در بعضى روایات وارد است که نقش نگین امیرالمؤ منین علیه السلام اَلْمُلْکُ لِلّهِ بود.



در روایت دیگر انگشترى داشتند از حدید صینى سفید صاف این کلمات در آن نقش فرموده بودند در هفت سطر و در جنگها و در شدتها در دست میکردند کلمات اینست اَعْدَدْتُ لِکُلِ هَوْلٍ لااِلهَ اِلاّ اللّهُ وَلِکُلِّ کَرْبٍ لاحَوْلَ وَلاقُوَّةَ اِلاَ بِاللّهِ وَلِکُلِّ مُصیبَةٍ نازِلَةٍ حَسْبِىَ اللّهُ وَلِکُلِّ ذَبْبٍ کبیرَةٍ اَسْتَغْفِرُاللّهِ وَلِکُلِّ هَمَ وَ غَمّ قادِحٍ ماشاءَ اللّهِ وَلِکُلِّ نِعْمَةٍ مُتِجَّدِدَةٍ الْحَمْدُلِلّهِ ما بِعَلی بْنِ ابیطالِبٍ مِنْ نَعَمِ اللّهِ فَمِنَ اللّهِ و از اسمعیل بن موسى منقولست که انگشتر حضرت امام جعفر علیه السلام تمامش از نقره بود و برآن نقش بود یاثِقَنى قِنى شَرَّجَمیعَ خَلْقِکَ واز حضرت امام محمد باقر علیه السلام منقولستکه هر که در انگشتر خود آیه از قرآن نقش کند آمرزیده شود ابن طاوس ‍ علیه الرحمه بروایت قاسم بن العلا نقلکرده است از صافى خادم حضرت امام على نقى علیه السلام که رخصت طلبیدم از آن حضرت که بزیارت جدش امام رضا علیه السلام بروم فرمود که با خود انگشترى داشته باشى که نگینش عقیق زرد باشد و نقش نگین ماشاءَ اللّهُ لاقُوَّةِ اِلاّ اَسْتَغْفِرُ اللّه باشد و بر روى دیگر نگین محمد وعلى نقش کرده باشند چون این انگشتر را با خود دارى امان یابى از شر دزدان و راه زنان و براى سلامتى تو تمام تر است و دین ترا حفظ کننده تر است . خادم گفت بیرون آمدم و انگشتریکه حضرت فرمود بهم رسانیدم و برگشتم که وداع کنم چون وداع کردم و دور شدم فرمود که مرا برگردانند چون برگشتم گفت اى صافى گفتم لبیک اى آقاى من فرمود باید که انگشتر فیروزه هم با خود داشته باشى بدرستیکه درمیان طوس و نیشابور شیرى بر خواهد خورد بتو وقافله را منع خواهد کرد از رفتن تو پیش برو و این انگشتر را بشیر بنما و بگو مولاى من میگوید که دور شو از راه و باید که بر یکطرف نگین فیروزه اَللّهُ الْمَلِکُ نقش کنى و برطرف دیگر اَلمُلْکُ لِلّهِ الْواحِدِ الْقَهارِ زیرا که نقش انگشتر جناب امیرالمؤ منین علیه السلام اَللّهُ الْمَلِکُ بود چون خلافت آنجناب برگشت اَلْمُلْکُ لِلّهِ الواحِدِ الْقَهارِ نقش کرد و نگینش فیروزه بود و چنین نگینى امان مى بخشد از حیوانات درنده و باعث ظفر و غلبه میشود در جنگها خادم گفت که رفتم بسفر و بخدا سوگند که در همان مکان که حضرت فرموده بود شیر بر سر راه آمد و آنچه فرموده بود بعمل آوردم و شیر بر گشت . چون از زیارت بر گشتم آنچه گذشته بود بخدمت آنجناب عرضکردم فرمود یک چیز ماند که نقل نکردى اگر خواهى من نقل کنم گفتم اى آقاى من شاید فراموش کرده باشم فرمود که شبى در طوس نزدیآ روضه امام رضا علیه السلام خوابیده بودى گروهى از جنیان بزیارت قبر میرفتند آن نگین را در دست تو دیدند و نقش آنرا خواندند پس آنرا از دست تو بدر آوردند و بردند بنزد بیماریکه داشتند و آن انگشتر را در آب شستند و آبرا به بیمار خود خوارانیدند و بیمارشان صحت یافت پس انگشتر را برگردانیدند و تو در دست راست کرده بودى ایشان در دست چپ تو کردند چون بیدار شدى بسیار تعجب کردى و سببش را ندانستى و بر بالین خود یاقوتى یافتى و آنرا برداشتى والحال همراه تو است ببر بازار و آنرا بهشتاد اشرفى خواهى فروخت و این یاقوت هدیه آن جنیان است که براى تو آورده بودند. خادم گفت که یاقوت را بردم ببازار و هشتاد اشرفى فروختم .


وایضا سیدبن طاوس روایت کرده است که شخصى آمد بخدمت جناب امام جعفر صادق علیه السلام و گفت من میترسم از حاکم شهر جزیره و میترسم که دشمنان من او را با من بخشم آورند و ایمن نیستم از آنکه مرا بکشند آنجناب فرمود که انگشترى بساز که نگین آن حدید صینى باشد وبر روى نگین سه سطر نقش کن در سطر اول اَعُوذُ بِجَلالِ اللّهِ و در سطر دویم اَعُوذُ بِکَلِماتِ اللّهِ و در سطر سوم اَعُوذُ بِرَسوُلِ اللّهِ و در زیر نگین دو سطر نقش کن سطر اول امَنْتُ بِاللّهِ و کتبه و سطر دویم اِنّى واثِقٌ بِاللّهِ وَ رُسُلِهِ و در سطر سیم زیر نگین نقش کن اَشْهَدُاَنْ لا اِلاّ اللّهُ مُخْلِصا و در دست کن آن انگشتر را در هر حاجتى که بر تو دشوار شود و ترسهایت بایمنى مبدل میشود و زنیکه زائیدن بر او دشوار شود بر او بندید که بمشیت خدا بزودى وضع حمل او میشود وهم چنین دفع میکند اثر چشم بد را و حذر کن که نجاستى و چربى بآن نگین نرسد و با خود بحمام و بیت الخلا مبر و خوب محافظت نما آنرا که از اسرار خدا است و شما شیعیان از دشمنان خود مى ترسید برجان خود که باید که این انگشتر را داشته باشید و از دشمنان پنهان دارید و تعلیم مکنید مگر بکسیکه اعتماد براو داشته باشید راوى حدیث گفت که من تجریه کردم و اثرش را یافت

از حضرت امام محمد باقر علیه السلام روایتکرده است که هر که صبح کند در دستش انگشتر عقیق باشد که در انگشت دست راست کرده باشد پیش از آنکه نظرش بر کسى بیفتد نگین آنرا بجانب کف دست بگرداند و بآن نظر کند و سوره انا انزلناه فى لیلة القدر را تا آخر بخواند پس بگوید:امَنْتُ بِاللّهِ وَحْدَهُ لاشَریکَ لَهُ وَ کَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ وَ آمَنْتُ بِسِرِّ آل مُحَمَّدٍ وَ عَلانِیَتِهِمْ وَ ظاهِرِهِمْ وَ باطِنِهِمْ وَ اوَّلِهِمْ وَ آخِرِ هِمْ چون چنین کند خداوند عالمیان او را نگاهدارد آنروز از شر آنچه از آسمان نازل مى شود و آنجه از زمین بیرون میآید و در حرز و حمایت خدا باشد تا شام و در حدیث دیگر منقولستکه هر که انگشترى از عقیق بسازد و در نگین آن نقش کند مُحَمَّدٍ وَعَلِىٌ وَلِىُ اللّهِ خدا او را مرگ بد نگاهدارد و نمیرد مگر بر دین حق .



منبع : گفتمان دینی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد