بسم الله الرحمن الرحیم


 «برداشتن حجاب» با دلایل به ظاهر منطقی؛ برنامه جدید غرب!


- چندی پیش خبر حضور بدون حجاب دختر یکی از مدیران ایرانی در برنامه‌ای به نام «برداشتن حجاب» – Lifting The Veil- در تلویزیون ملی آمریکا‌، و مصاحبه ایشان درباره این‌که چرا از حجاب اسلامی استفاده نمی‌کنند در رسانه‌های داخلی منعکس شد و در فضای مجازی جنجال زیادی به پا کرد. اما متاسفانه توجهی به این برنامه ضد اسلامی که با هدف جلوگیری از گسترش اسلام در کشورهای غربی – که مسلمانان اکنون بزرگترین اقلیت آن را تشکیل می‌دهند- تولید و پخش می‌شود، نشد.

در این برنامه ۱۲ زن مسلمان ابتدا با حجاب اسلامی ظاهر شده و با تاکید بر مسلمان بودن خود، حجاب را از سر خود برداشته و دلایل خود برای این کار را توضیح می‌دهند؛ که در زیر به بررسی آن‌ها می پردازیم:

مسئولیت اجتماعی
تعدادی از شرکت کنندگان پوشیدن روسری را در آمریکا باعث ایجاد یک مسئولیت اجتماعی می‌دانند. هنگامی که زنی از حجاب استفاده می‌کند در جامعه به دید مسلمان به او نگریسته می‌شود. ایجاد چنین مسئولیتی حتی در جامعه اسلامی ما نیز دیده می‌شود، هرچند نمی‌توان این دو را برابر فرض کرد. اسلام دینی است که در اجتماع معنی می‌یابد، عمل به فرامین اجتماعی اسلام بخش عمده‌ای از احکام را به خود اختصاص داده است، و اهمیت جنبه اجتماعی رفتار‌های فردی در اسلام تا آن‌جاست که در بسیاری از قوانین مجازات اسلامی، برخورد با مجرم در صورت علنی شدن جرم- جنبه اجتماعی یافتن آن – با علنی نشدن آن تفاوت دارد.

پیش داوری‌های نادرست مخاطبین
شرکت کنندگان همچنین وجود فرضیات از قبل تعیین شده در ذهن مخاطبین را از دلایل این امر ذکر کردند. هنگامی که فردی یک زن مسلمان را با حجاب در آمریکا می‌بیند، قبل از این‌که با او لب به سخن بگشاید دست به پیش داوری زده و مانع از ابراز عقاید وی فارغ از چهره بیرونی‌اش می‌شود.
این امر را می‌‌توان حاصل از فضا‌سازی‌های چند ده ساله ماشین عظیم تبلیغاتی غرب دانست، که همواره اسلام را به صورت دینی واپس‌گرا و مسلمانان را شترسوارانی نقاب‌دار جلوه داده است، و در سال‌های اخیر نیز با بهانه مبارزه باتروریسم به گونه‌ای وانمود کرده است که «هر مسلمانی تروریست نیست، اما هر تروریستی مسلمان است».

این آزادی (!) رسانه‌ای یک‌طرفه در ایجاد فضایی مسموم نسبت به مسلمان نقش به سزایی داشته است.

یازده سپتامبر را می‌توان نقطه عطفی در سناریوی اسلام هراسی غرب دانست. این حادثه خودساخته دولت آمریکا و ایجاد هیولایی به نام اسلام، در راستای سوء استفاده از احساساتی جهانی و قربانی جلوه دادن مردم آمریکا در اذهان عمومی صورت گرفت و امنیت جانی و روانی مسلمانان را در غرب به شدت به خطر انداخت.

عدم احساس امنیت جانی

یکی از شرکت کنندگان علت کشف حجاب خویش را عدم احساس امنیت جانی در پی حملاتی که به وی صورت گرفته می‌داند.
با گسترش اسلام هراسی در آمریکا همان‌گونه که در بالا گفته شد، توهین و ناسزا‌گویی و حتی حمله‌های فیزیکی به مسلمانان به شدت افزایش یافت. رسانه‌های غربی و در صدر آن‌ها هالیوود نیز هیزم بر این آتش ناحق ریختند. اما نکته جالب‌تر آن است که اولین و بارزترین نشانه مسلمان بودن حجاب زنان مسلمان می‌باشد، که آنان را بیشتر از مردان در معرض خطر قرار می‌داد و از سوی دیگر هدف ساده‌تری نیز به شمار می‌آیند.
ایجاد چنین فضایی تاثیر به سزایی بر درصد زنان مسلمانی که از حجاب استفاده نمی‌کنند داشت.

عدم و جود دلایل عقلانی کافی
جالب این‌جاست که هیچ یک از مهمانان این برنامه خود را از اسلام نه تنها روی گردان ندانسته بلکه بر مسلمان بودن خود تاکید دارند و حجاب را سنتی بر خاسته از اعراب می‌دانند که وارد اسلام شده است و بر این عقیده‌اند که اسلام تنها زن را به عفت دعوت کرده است نه حجاب!
همان‌گونه که مشهود است، نبود پشتوانه فکری قوی که بتواند زوایای مختلف اجتماعی، دلایل عقلی و مبانی فقهی حجاب را برای بسیاری از زنان و دختران، به خصوص جوانان بیان کند می‌تواند باعث ایجاد تفکر جبر‌گونه و یا عادت‌وار بودن استفاده از حجاب شود. ساده نبودن دسترسی به چنین منابعی در کشور‌های غربی مزید بر علت گسترش چنین تفکری شده است. غول‌های رسانه‌ای غرب نیز در این آب گل‌آلود جهل، به دنبال نهنگ تبلیغاتی خویش می‌گردند.

سیاسی جلوه دادن امر اعتقادی حجاب
«نزول شان حجاب به یک نماد سیاسی و نه لزوما اعتقادی» نیز از دیگر جنبه‌هایی است که رسانه‌های غربی در این بازجویی مدرن از سرخوردگان زندان آزادی غرب، بر آن تاکید دارند.

حجاب در غرب به گونه‌ای به نمایش گذاشته می‌شود که گویی استفاده کنندگان آن، برای گرفتن یک ژست سیاسی دست به چنین کاری می‌زنند، و مشخصا بسیاری از افراد میل ندارند که ظاهرشان نماد حزب یا جریان خاصی باشد.

سیاست دو سویه غرب
غرب از یک سو با وضع قوانین سخت گیرانه در قبال مسلمانان، فشار خارجی را برآنان افزایش داده و سعی در ایجاد نا‌امنی روانی در اجتماع را برای آنان دارد و از سوی دیگر با ساخت این برنامه‌ها سعی در قلب مفاهیم اسلام و ارائه قرائتی سازگار با سیاست‌های اومانیستی سردمداران خویش دارد و می‌کوشد زن مسلمان محجبه را از جامعه رانده و آزادی‌های اجتماعی سلب شده از وی را با حجابش معامله کند، و در این صورت با آغوش باز به استقبال وی رفته و برای این مسلمانان made in west (ساخت غرب) فرش قرمز هم می‌اندازد.

غرب در این فرآیند به مبارزه با مسلمات اسلام نمی‌پردازد، بلکه حتی آن را تایید نیز می‌کند، بلکه سعی در اشاعه فحشا در بین جوانان مسلمان دارد. محصول این استحاله پوسته‌ای است از مسلمان که با پوشال شهروند مطیع نظام سکولار پر شده است.

چندی پیش جک استراو وزیر سابق امور خارجه بریتانیا در مقاله‌ای که در ماهنامه «پرسپکت» منتشر شده به بررسی عقاید مسلمانان پرداخته و راهکارهایی را برای معضل عدم تطبیق فرهنگ اسلامی و اروپایی مسلمانان اروپا ارائه داده چنین می‌نویسد: «‌هر چه مسلمانان بریتانیایی ـ و نیز هم کیشان دیگر اروپایی آنان ـ بیشتر در دستگاه مردم‌سالاری ما ادغام شوند سریع‌تر شاهد ظهور یک اسلام متمایز اروپایی خواهیم بود.»

مسلمان اروپایی مد نظر وی فردی است که بتواند برزخ مسلمان خانه‌نشین و سکولاریست اجتماعی را به هم پیوند دهد.

البته می‌توان نتیجه گرفت که غرب از کارکرد برخورد‌های خشک قانونی با مسلمانان اروپا و آمریکا با ترفند جدیدی پیاده نظام فرهنگی خویش را به کار گرفته است.