اسماعیل شفیعی سروستانی مدیر مسئول مؤسسة فرهنگی موعود عصر(ع) در جلسه هفتگی انصارحزبالله:
فقدان معرفت امام معصوم و رویگردانی از وی عامل اصلی بروز جاهلیت است
در
میان منابع فاخر و بلند شیعی، گنجینهها و جواهرات فراوانی وجود دارد که
ما کمتر به آن رجوع میکنیم تا آن را دریابیم. بخشی از این گنجینهها
مجموعه اخبار و روایات آخرالزمانی هستند که میتوان گفت مسلمانان چنانکه
باید هنوز به سراغ این مجموع از منابع نرفتهاند.
در مقایسه با غرب و
ایالات متحده آمریکا، جامعه مسلمین از جمله شیعه خانه امام زمان(عج) در
پرداختن به مباحث مربوط به آخرالزمان و منجیگرایی، جهان آینده و آینده
جهان یک تاخیر 50 ساله دارد. جبران این تاخیر کار و تلاش میطلبد. مخصوصا
با نوعی کاهلی که در بین ما معمول است به این سادگی نمیتوان آن را جبران
کرد.
برای اطّلاع شما عرض میکنم تا سال 1997 میلادی در ایالات
متحده آمریکا 257 دانشگاه با موضوع تخصصی آخرالزمان و منجیگرایی کار
میکردند، در حالی که در کل جهان اسلام و از جمله ایران یعنی شیعهخانه
امام زمان(عج) با وجود هزارها د انشکده و دانشگاه دولتی و آزاد و غیره حتی
دو واحد درسی اختیاری با موضوع آخرالزّمان و مهدویّت وجود ندارد!
تا
سال 1998 هم 1550 شبکه و ایستگاه رادیویی و تلویزیونی با این موضوع در
آمریکا فعال بوده است و الان هم فعالیتها ادامه دارد این در حالی است که
در کشور من و شما دو برنامه قوی در هفته که سرجمع چهار ساعت برنامه ارائه
کند، وجود ندارد، نداریم. البته برنامههای شاعرانه زیاد داریم. یک برنامه
عطر عاشقی داریم که عصر جمعه ساعت 5-6 پخش میشود. یک برنامه هم صبحهای
جمعه صبح که از شبکه 2 پخش میشود. برنامهای رادیویی هم داریم که صبحهای
جمعه از ساعت 5/8 تا 10 صبح پحش میشود.
ضرورت آگاهی از اخبار آخرالزمانی
در
حالی که سینمای ما از بند چارچنگولی و پوپک و مشماشاءالله خلاص نمیشود! و
درصد قابل توجّهی از آثار و محصولات سینمای ایران کمدی بوده است.
پرهزینهترین فیلم سینمای هالیوود با موضوع آخرالزمان است و پرفروشترین آن
هم با موضوع آخرالزمان است. جز این طبق آمار 60 درصد از پرفروشترین آثار
سینمایی در هالیوود با موضوع آخرالزمان تالیف شده است.
این در حالی
است که حقایق مباحث نزد ماست و امام منتظر مربوط به شیعیان است و حلقه زلف
شیعیان با او گره خورده است. اگر در گوگل کلماتی مثل اپوکالیس (آخرالزّمان)
آنتی کرایس (ضدّ مسیح) را جستجو کنید، برای شما قریب به سرجمع 390 میلیون
صفحه انگلیسی باز میشود. معلوم است که خبرهایی بوده است که به آن
پرداختهاند.
ضمن اینکه به استناد آن همه منابع روایی که در اختیار
داریم به صراحت میگویم در جهان امروز و شرایط امروزی هرکس و در هر موضعی
در حالی که آگاهی از اخبار آخرالزمانی نداشته باشد و بخواهد وضعیت کلان
اجتماعی و سیاسی و فرهنگی جهان امروز را بشناسد، تبلیغ کند و اخذ تصمیم
کند، از نظر من بیراهه میرود. باید با این رویکرد و اتکا به این مجموعه
منابع که مانند یک نورافکن هستند، بفهمد کجا زندگی میکند و شرایط را
دریابد. شرایطی که در این منابع بیان شده ولی ما به آن مراجعه نداریم.
سخن
دوم بنده این است که از این حجم بزرگ اخبار و روایات آخرالزمانی اولین
شخصیتی که درباره قضایای آخرالزمان، ظهور، ما قبل ظهور، عصر ظهور، پس از
ظهور و حوادث اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن مقاطع سخن گفتهاند، رسول
اکرم(ص) است . از فردای روز بعثت شروع به بیان کردهاند. اگر لازم نبود که
بیان نمیکردند آن هم نه یک پنجره و دو پنجره، دهها پنجره بر این موضوع
باز کردند و همه وجوه را پرداختهاند و هشدار و تذکر دادهاند که ایهاالناس
شما در این شرایط قرار میگیرید و راهکار هم وجود دارد اما ما عادت
کردهایم که فقط مراجعهمان به مباحث مهدوی یک مراجعه ظالمانه یک طرفه
باشد، اطلاعات و اخبار آخرالزمانی مثل تابلوهایی هستند که وقتی در جاده
انتظار راه میافتیم و میرویم، این اخبار و روایات به ما می گویند.
1- چقدر از مقصد فاصله گرفتهایم.
2- چقدر تا مقصد راه مانده است.
همینطور
به منزلة تابلوهاییاند که خطرات سقوط را به ما نشان میدهد. هم اینکه با
چه کسی باید دوستی کرد و از چه کسی باید برید یعنی تولی و تبری چگونه
باشد. همین اندازه عرض کنم که درباره کمتر موضوعی از اصول و فروع دین
داریم که به اندازه مباحث مهدویت روایت درباره آنها وجود داشته باشد.
با
مطالعهای که در منابع قرن سوم هجری قمری تا سال 1389 داشتهایم یعنی تا 3
ماه پیش، بیش از 1200 موضع در این منابع پرداخته شده است. از مجموعه این
مباحث یک هشدار بسیار جدی را حضرت رسول(ص) میفرمایند: «شما دیر یا زود در
آینده در شرایطی قرار میگیرید که این شرایط، شرایط سخت جاهلی است و من
میان دو جاهلیت برانگیخته شدم که جاهلیت دومی از جاهلیت اولی سختتر است.
حالا بحث سر این است که ما به این دوره دوم رسیدهایم یا خیر.
حضرت
ابا عبدالله، امام صادق(ع) اشاره میکنند: همانا امام مهدی ما، از مردم
جاهل زمان خودشان بیش از رسول خدا در دورة جاهلیت اول آزار خواهند دید.
یعنی
اینکه این جاهلیت خواهد آمد و به مراتب سختتر از زمان پیامبر(ص) است.
وقتی که سوره احزاب آیه معروف «ولا تبرجن تبرج الجاهلیه الاولی...» آمد. به
امام معصوم مراجعه میکنند که اینکه میگویند خودتان را مانند زنان دوره
جاهلی نیارائید یعنی چه، که امام صادق(ع) میفرمایند: جاهلیت دیگری در پیش
خواهد بود و شما آن را تجربه خواهید کرد.
کسی به اندازه امیرمؤمنان(ع)
نتوانسته است این دو جاهلیت را وصف کند. امام معصوم که سخنی را بیان
میکنند برای سرگرم کردن کلمات مترادف به کار نمیبرند و سخن لغو بهکار
نمیبرند. کلام محکم است و هر کلمه معنی مخصوص خودش را دارد. حضرتشان
میفرماید: مردم قبل از بعثت رسول خدا(ص) در حیرت بودند، در ضلالت بودند در
سرگردانی و در فتنه جهل و فساد غوطهور بود. هواهای نفسانی سرکش آنان را
از جاده حق دور کرده بود. جهل و نادانی آنان را سبک مغز، در کارهای خود
مضطرب و مبتلا بودند.
اما همین عزیز بزرگوار وضع مردم را در جاهلیت دوم چنین توصیف میکنند که:
«باطل
در جای خود و در محل خود جایگیر، جهالت بر مرکبهایش سوار میشود، گروه
ستمگر بزرگ و بزرگتر میشود، دعوتکننده به سوی حق کمیاب و روزگار چونان
گزندهای وحشی حمله میآورد. شتر باطل با سکوت عربده میکشد. قوت مییابد،
مردم بر معصیت پیمان میبندند و بر دینداری از هم فرار میکنند، بر دروغ و
ناروا بر یکدیگر سبقت میگیرند، بر راستی با هم دشمنی میکنند. فرزند باعث
خشم پدر، باران باعث حرارت میشود، مردم پست و فرومایه فراوان و خوبان
کمیاب، توانمندان همچون گرگ، حاکمانشان درنده، میان حالان طعمه و نیازمندان
همچون مردگان بیرمق، راستی ناپدید و دروغ فراوان، مردم به زبان اظهار
دوستی میکنند و به دل دشمنی دارند و فسق عامل نسب، عفت باعث شگفتی و مردم
اسلام را همچون پوستینی وارونه میپوشند.»
این توصیف عمومی و اجتماعی
است. به استناد منابع روایی میشود گفت که عامل اصلی جاهلیت اول و دوم این
است که علَم هدایت را نمییابند و نه دانشی دارند که به وسیله آن بفهمند
همانا نجاتدهنده اهل بیت(ع) هستند.
حضرت فاطمه زهرا(س) به صراحت
خطاب به مهاجرین و انصار میفرمایند: «هجرت جز به سوی ما نیست و نصرت و
یاوری جز برای ما نیست و احسان جز درباره ما نیست و هر کس از ما روی
برگرداند همانا مبتلای به جاهلیت شده است.»
عامل اصلی بروز جاهلیت
چنانکه
رسول خدا به امام علی(ع) میفرمایند: «ای علی هر کس با کینه نسبت به تو
بمیرد به مرگ جاهلیت مرده است. فقدان معرفت درباره حجت حیّ خدا و رویگردانی
از امام مبین، عامل اصلی بروز جاهلیت است.» جاهلیت وجوه مختلفی دارد. به
همین دلیل وجهه فرهنگی و تمدنی دارد و وقتی چیزی وجهه فرهنگی و تمدنی پیدا
میکند در اقتصاد و روابط اجتماعی و سیاسی هم دخالت میکند.
این یک
موضوعی نیست که مربوط یک خانم باجی باشد که در یک مسجد و یا محلهای یقهاش
را بگیریم یا سراغ دختری را بگیریم که موهایش نمایان شده است. بلکه موضوع
وسیعتر است. یعنی وجهه تمدنی و فرهنگی دارد و پیدا است که مسئولیت خیلی
سخت است. دیگر نمیشود سراغ دو نفر آدم ساده رفت. در وجهه اجتماعی مظاهر
جاهلیت اینهایی هستند که بیان میکنم. حالا ببینیم که چقدر ما به آن
گرفتاریم و جامعه جهانی چقدر به آن گرفتار است.
با مقایسة جاهلیت تجربة شدة پیش از بعثت مظاهر جاهلیت مدرن در مناسبات اجتماعی عبارتند از:
1-
تعصب قبیلهای و حزبی 2- افتخار به نسب 2- زنده به گور کردن دختران 4-
خودآرایی و تبرج 5- شرب خمر، قمار غنا و... از امام معصوم(ع) نقل شده است
که: «هر کس در قلبش، ذرهای عصبیت داشته باشد در روز واپسین با عرب جاهلی
محشور میشود.»
در اصطلاح هر نوع وابستگی شدید در اندیشه و در عمل
که مزاحم کمال باشد، این عصبیت است هرکس تعصب بورزد درباره اندیشه و عمل و
شخصی و جناحی که عقل و شرع آن را تایید نکند، این متعصب مصداق عصبیت جاهلی
است. حضرت علی(ع) میفرماید: «خاموش کنید در قلبهایتان این آتشی را که
زبانه میکشد از تعصبهای جاهلی و آنچه که از عصبیت و کینه در جان شما و
قلب شماست. اگر مجبور و ناگزیر به تعصّب هستید و شایسته است که تعصب داشته
باشید دربارة مکارم الخصال یعنی برای مکارم اخلاقی.»
ابتلای بشر امروز به عصبیت مدرن
اما
به راستی اگر احزاب را از مناسبات امروز سیاسی جهان بردارید چیزی باقی
میماند؟ تمام جریانهای ماسونی که تمام اقتصاد، سیاست و فرهنگ جهان امروز
را گرفته است، روی تعصب جاهلی استوار است. تمام ایدئولوژیهای چهارصد سال
گذشته بر پایه تعصب است. یعنی به واقع وقتی نگاه کنیم از خاندانهای
زرسالاری که مثل اختاپوس و زالو خون خلق روزگار را میمکند تا آن پرچمهای
رنگین بر بلندای سازمانهای جهانی همه و همه روی تعصب جاهلی سوارند و یکی
از مظاهر جاهلی که تعصب ورزیدن است در همه مناسبتهای اجتماعی و سیاسی جهان
امروز ساری و جاری است و بشر امروز مبتلای عصبیت مدرن است.
همانطور
اشاره شد وقتی که درباره آن آیه معروف سوره احزاب از حضرت امام صادق(ع)
پرسیدند، امام فرمودند که همانا جاهلیتی در پیش است و شما خود را مانند
زنان عصر جاهلی نیارائید.
حالا مومنین ما الحق و الانصاف وقتی به این
عبارات میرسند فوراً سراغ موی خانمها میروند البته نه اینکه نباید بروند
و حق هم همین است ولی من میخواهم بگویم موضوع را باید فرهنگی و تمدنی
نگاه کنیم که تبرج به چه معنا است. تبرج از برج میآید یعنی توسعه در دیدار
و حاضر شدن در صحنه مانند برج و خود نمودن، تظاهر و خودنمایی به قصد
خودفروشی که باید مصادیق آن را همه جا ردیابی کنیم.
یک مصداق تبرج
خودآرایی دختران و زنان و آمدن به خیابان است، اما همه مصادیق تبرج این
نیست. فرمودند در واقع خودآرایی به قصد خودفروشی، ضدخویشتنداری و
ضدافتادگی است. در حال حاضر در انگلستان 300 میلیون پوند فقط خرج جراحی
زیبایی میکنند. در آمریکا 5/8 میلیون عمل جراحی زیبایی صورت میگیرد که
مردم برای این قضیه 11 میلیارد دلار پول هزینه میکنند. بازار محصولات
آرایشی 7/1 میلیارد پوند در سال است. در یک سمپوزیم بیان شده بود که جراحی
بینی در دنیا رو به کاهش است ولی در ایران رو به افزایش گذاشته است! طبق
آمار جهانی در هر ثانیه 22 رُژ لب مصرف میشود و بخش عمدهای از
مصرفکنندگان ایرانی و عرب هستند. روزانه در تهران 2 تا 4 هزار نفر برای
تزریق داروی رفع چین و چروک صورت اقدام و برای آن 182 میلیارد تومان هزینه
میکنند. یعنی معادل 2 میلیون بشکه نفت خرج صاف کردن صورتهایشان میکنند و
نتیجتاً ایران به عنوان سومین مصرفکننده لوازم آرایشی در خاورمیانه قابل
شناسایی است. جالب است که بخش بزرگی از این لوازم قاچاقی و از طریق چمدان
وارد میشود!
آثار تبرج جاهلی در معماری شهرها
پس نباید تبرج را
فقط در آرایش خانمها بدانیم بلکه مربوط به مناسبات دیگر جامعه هم است.
ازطرفی شهری آکنده ما شهر تبرج است و تمام شهرهای کشورهای اسلامی مبتلای به
تبرج است. اما چشم ما فقط آن را در خیابان ولیعصر(عج) و در صورت خانمها
جستجو میکند. اگر تبرج را از معماری و شهرسازی مدرن ما که زیر نظر و امضای
شهرداری تاسیس شده و قد کشیده و بر ما غالب شده است را بگیرید چیزی باقی
نمیماند و همه چیز فرو میریزد.
اینکه عرض کردم مطالعه راجع به
منابع آخرالزمانی واجب است به این جهت هم هست که اگر شهرداران ما و شوراهای
اسلامی شهر ما و کارشناسان شهرداری و تصمیمگیران شورای عالی انقلاب
فرهنگی درباره این قضایا آگاهی کافی داشتند به این راحتی از کنار همه قضایا
رد نمیشدند که شهرهای کشورهای اسلامی خارج از محدوده فرهنگ دینی و
اسلامی، مظهر تمام قد تبرج جاهلی بشود؛ آن هم به اسم مدرنیته و نوسازی.
ابن
خلدون درباره ویژگیهای شهرها میگوید: در شهرها دلاوری، دینداری، شجاعت،
اخلاق و فطرت پاک از بین میرود. شهرها تبدیل به محلهایی میشوند که
اخلاق، شجاعت، عفت، پاکدامنی از میان آن میرود به مراتب ساکن بادیه، صحرا و
روستا سالمتر است.
رسول خدا(ص) فرمودند: «خانه هر کس وقتی درب آن
بسته میشود مانند مسجدالحرام مامن است. امام جعفر صادق(ع) میفرماید:
هرکس بدون اجازه نگاه به خانه کسی کند و صاحبخانه چشم او را کورکند به صاحب
چشم دیه تعلق نمیگیرد.» آیا خانههای ما امن است؟ باید چشم چند نفر را از
صبح تا شب کور کنیم؟ چون در خانههایی و برجهایی و آپارتمان و اماکنی
سکونت داریم که اگر پرده را کنار بزنیم همه چیزمان نمایان است. یعنی در
واقع ما مبتلا به نوعی از معماری هستیم که در آن معماری، اولین چیزی که از
بین رفته، امنیت است.
وقتی ما شهرها را به گونهای طراحی میکنیم
که تمام قد نمایشگاه معماری شیطانی ماسونی است، دیگر چه میخواهی در آن شهر
بماند. برای مثال ساختمان مترو خیابان میرداماد که معماری آن از نوع
معماری ماسونی غرب است! در معماری ماسونی که شیطانی است، انرژیهای روحانی
معنوی از آن منطقه دور میشوند و انرژی و نیروهای شیطانی غالب میشوند. در
زمان قدیم مرسوم بود بنای خانهها و ابنیه بالاتر از مسجد نبود، اما حالا
در این شهر بزرگ کدام بنا کوتاهتر از مسجد است؟ رسول خدا(ص) فرمود: هر
صبحگاه شیطان خیمه خودش را در بازار نصب میکند.
در تمام کشورهای
جهان مرکز ثقل بازار است وقتی بناهای مساجد و امامزادگان رفیع بودند انرژی
روحانی معنوی آن مسجد و امامزادهها پخش میشد و مثل یک چتر تمام شهر و
ساکنان آن را در حریم امن نیروهای رحمانی قرار میداد ولی حالا عکس این
صادق است.
بعد دنبال این میگردیم که چرا فلان آقا اخلاقشان بد شد،
چرا مردم دچا%